
بروزرسانی: 07 اردیبهشت 1404
به هر حال، هدف گذاری مجدد تبلیغات چگونه کار می کند؟
از زمانی که Google Ads برای اولین بار در سال 2010 هدف گیری مجدد را راه اندازی کرد، تکامل این تاکتیک ده برابر تغییر کرده است.
دیگر بحث این نیست که آیا باید از هدف گیری مجدد استفاده کنید یا خیر. این است چگونه شما باید از آن استفاده کنید
چه در صنعت بازاریابی تازه کار باشید و چه یک حرفه ای باتجربه که به دنبال بهبود مجموعه مهارت های هدف گیری مجدد خود هستید، این پست نکات و نکات اخیر ایجاد کمپین های هدف گیری مجدد را پوشش می دهد.
ارزش هدف گذاری مجدد تبلیغات
نرخ تبدیل تجارت الکترونیک در سطح جهانی از 0.7٪ تا 4٪ متغیر است.
از آنجایی که مصرف کنندگان دامنه توجه کمی دارند و به پیمایش بی پایان عادت کرده اند، هدف گذاری مجدد تبلیغات باید بخشی ضروری از استراتژی بازاریابی شما باشد.
اگر در تلاش برای درک این موضوع هستید که چرا تنها درصد کمی از بازدیدکنندگان وب سایت از شما خرید می کنند، نگران نباشید (هنوز). در واقعیت، اکثر مردم در اولین بازدید از سایت شما در مرحله خرید نیستند.
برای مثال، اگر فقط 3 درصد از کاربران آماده خرید هستند، 97 درصد دیگر احتمالاً آماده تبدیل نیستند.
بنابراین، اگر هدف شما از هدف گذاری مجدد صرفاً ترغیب مردم به خرید یا تبدیل در حال حاضر باشد، ممکن است خود را در معرض شکست قرار دهید.
چرا اینطور است؟ خوب، وقتی به مردم بگویید «اکنون بخرید» وقتی آماده نیستند به این معنی است که پیام شما برای 96٪ از مخاطبان شما اشتباه است.
ارزش هدف گذاری مجدد در اینجا به کجا می رسد؟ عوامل متعددی باعث ایجاد یک تبلیغ هدفمند مجدد می شود:
- تقسیم بندی مخاطب بر اساس رفتار
- شناسایی بستر مناسب برای تبلیغات
- ارائه پیام مناسب به مخاطبان مناسب
برای مثال، این تبلیغ هدف گیری مجدد را که دریافت کردم، در نظر بگیرید.
من در حال تحقیق در مورد مکان هایی برای گرفتن یک تعطیلات انفرادی سلامتی و تندرستی در آریزونا بودم. پس از ورود به این وب سایت، من این تبلیغ هدفمند مجدد را ظرف 24 ساعت پس از بازدید دریافت کردم.
خود آگهی مهمترین جنبه هایی را که در تعطیلات به دنبال آن بودم به تصویر می کشد:
- فعالیت های سلامتی
- غذای سالم.
- پیاده روی.

تبلیغات هدف گذاری مجدد چه می کنند؟
به زبان ساده، هدف گیری مجدد تبلیغات به کاربران کمک می کند تا به مرحله بعدی سفر خریدارشان برسند. این فقط یک تبلیغ نیست که کاربران را به "اکنون خرید" وادار می کند.
پیام هدف گیری مجدد شما نباید تکرار پیام بازاریابی اصلی شما باشد.
با این حال، هدف گیری مجدد هوشمند بر درک موقعیت مشتریان شما در سفر خریدار و کمک به آنها در برداشتن گام بعدی تمرکز دارد.
به عنوان مثال، فرض کنید که شما یک شرکت SaaS هستید که هدف شما این است که کاربران را وادار به ثبت نام برای یک دوره آزمایشی رایگان کنید.
استراتژی اولیه شما پیشنهاد شرایطی مانند "نرم افزار ابری" است، جایی که کاربران را در صفحه ای قرار می دهید که در مورد نرم افزار شما صحبت می کند و آنها را تشویق به ایجاد یک حساب کاربری می کند.
متاسفانه، تنها درصد کمی از کاربران این اقدام را انجام خواهند داد. ممکن است وسوسه شوید که با اطلاعات بیشتر در مورد نرم افزار خود، تمام ترافیک وب غیر تبدیلی را مجدداً هدف گیری کنید.
آیا مشکل را اینجا می بینید؟ آن پیام بار اول کار نکرد، پس چرا الان کار می کند؟
اینجاست که باید استراتژی بازاریابی مجدد خود را تغییر دهید.
اولین چیزها اول: با برچسب گذاری شروع کنید
کلید اجرای تبلیغات هدفمند مجدد با برچسب گذاری مناسب شروع می شود. اگر به دنبال هدف قرار دادن کاربران وب یا برنامه از هر نوعی هستید، پیکسل ها و برچسب ها ضروری هستند.
هر پلتفرمی که می خواهید تبلیغات هدف گیری مجدد را روی آن اجرا کنید، پیکسل خاص خود را دارد. در حال حاضر، به نظر می رسد گزینه ها بی پایان هستند. می توانید در پلتفرم های اصلی، از جمله (اما نه محدود به) هدف گیری مجدد کنید:
- تبلیغات گوگل
- تبلیغات مایکروسافت
- متا (فیس بوک).
- اینستاگرام.
- لینکدین.
- توییتر.
- اسنپ \u200b\u200bچت.
- TikTok.
- پینترست.
اگر قصد دارید همه این پلتفرم ها را آزمایش کنید، تعداد پیکسل های کدگذاری شده بیش از حد می تواند سرعت وب سایت شما را کاهش دهد. سعی کنید از Google Tag Manager برای ساده سازی مدیریت برچسب/پیکسل خود برای اجرای ساده تر استفاده کنید.
این برچسب ها چگونه کار می کنند؟
این برچسب ها یک کاربر را بر اساس فعالیت وب سایت آنها (به صورت ناشناس) شناسایی می کنند، که سپس در پلتفرم هایی جمع آوری می شوند که بعداً می توانید آنها را هدف قرار دهید.
اکنون، یکی از موارد مهمی که باید در نظر گرفت، منسوخ شدن کوکی های شخص ثالث است. قبلاً اعلام شده بود که گوگل کوکی های شخص ثالث را حذف می کند و احتمالاً بسیاری دیگر نیز به دنبال آن خواهند بود.
این تغییر در چشم انداز مصرف کننده ما را به موضوع اصلی بعدی تبلیغات هدفمند هدایت می کند: مخاطبان.
مخاطبان معنادار ایجاد کنید
همانطور که در بالا ذکر شد، از بین رفتن کوکی های شخص ثالث ممکن است در آینده بر هدف گذاری مجدد تأثیر بگذارد. اما، از چه طریق؟
مهم ترین تغییر از ایمن سازی داده های شخص اول روی کاربران شما – در ابتدای سفر کاربر آن ها – حاصل می شود.
داده های شخص اول به این معنی است که مصرف کنندگان اطلاعات خود را مستقیماً به شما می دهند، مانند ارسال یک آدرس ایمیل در وب سایت شما.
هنگامی که داده های شخص اول دارید، امکانات برای بخش بندی بی پایان است. به عنوان مثال، می توانید کاربران خود را بر اساس موارد زیر تقسیم بندی کنید:
- چگونه برای اولین بار به وب سایت شما آمدند (ارگانیک، رسانه های اجتماعی، ارجاع، و غیره).
- چه مدت در سایت شما می مانند.
- اگر کاربر یک اقدام خاص را در سایت شما انجام داده است (یا انجام نداده است).
- چه دسته ها یا محصولاتی را مشاهده کردند.
- اگر کاربر خریدار قبلی باشد.
- مدت زمانی که یکی از ویدیوهای شما را تماشا کردند.
- آنها چه نوع پیشنهادی را در سایت شما ادعا می کنند تا داده های خود را به شما ارائه دهند.
- نحوه تعامل آنها با صفحات اجتماعی شما
باز هم، اینها تنها چند نمونه از نحوه بازاریابی مجدد هستند. شما می توانید هر چقدر که می خواهید خلاق باشید!
اکنون، اگر مصرف کنندگان داده های کاربر خاصی را ارائه دهند، می توانید این اطلاعات را در بسیاری از پلتفرم ها بارگذاری کنید تا آنها را هدف گیری مجدد کنید. این داده ها به روشی ایمن و هش شده آپلود می شوند تا کاربر ناشناس بماند.
شما می توانید نقاط داده مانند:
- آدرس ایمیل.
- نام و نام خانوادگی.
- شماره تلفن.
- نشانی.
- سایر نقاط داده بر اساس پلتفرم در دسترس هستند.
این کار به این دلیل کار می کند که اگر داده های کاربر شما با داده های مرجع متقابل از پلتفرم خاص مطابقت داشته باشد، می توانید آنها را مجدداً هدف گیری کنید.
به علاوه، اگر پیکسل ها یا برچسب هایی را تنظیم کرده اید، می توانید مخاطبان رفتاری خاصی ایجاد کنید و از آنها در پلتفرم های مربوطه استفاده کنید.
به عنوان مثال، اگر کانال YouTube خود را به حساب Google Ads خود پیوند داده باشید، می توانید لیست بازاریابی مجدد از کاربرانی ایجاد کنید که ویدیوی خاصی را به عنوان یک تبلیغ مشاهده کرده اند.
این نوع از مخاطبان بازاریابی مجدد در هدف قرار دادن مجدد شخصی که احتمالاً در مرحله آگاهی است، قدرتمند هستند.
پیام رسانی مناسب را انتخاب کنید
اکنون که مخاطبان خود را برای هدف گیری مجدد شناسایی کرده اید، ضروری است که پیام ها را درست دریافت کنید.
اگر میانگین چرخه فروش شرکت شما بین 6 تا 12 ماه است، آیا می توانید انتظار داشته باشید که کسی فوراً به آن فروش تبدیل شود؟
من روی آن شرط بندی نمی کنم.
به همین دلیل است که تقسیم بندی مخاطبان بسیار مهم است. شما نباید به همه پیام های هدف گیری مجدد یکسانی بدهید، و همچنین نباید دقیقاً از همان پیام هایی استفاده کنید که در ابتدا با آنها تماس گرفته اید.
بیایید به مثال امنیت ابری برگردیم.
فروش نرم افزار امنیت ابری به یک شرکت احتمالاً یک چرخه فروش طولانی با تصمیم گیرندگان متعدد است.
اگر این اولین صفحه ای است که به عنوان یک کاربر جدید می بینید، آیا می خواهید فوراً اقدام کنید؟

احتمالا نه.
اگر برای بار دوم بدون تفاوت در کپی آگهی، در همان صفحه از یک تبلیغ هدف گیری مجدد قرار بگیرید، چه؟
باز هم احتمالا نه.
این ایده بسیار ساده است، اما بسیاری از شرکت ها آن را اشتباه می گیرند. همه بدون ارائه دلیلی به کاربر برای اعتماد به برند خود به دنبال آن فروش نهایی هستند.
حال، یک سناریوی ایده آل چه خواهد بود؟
- آگاهی از محصول خود را برای مخاطب ایده آل خود ایجاد کنید → آنها را هدایت کنید به یک صفحه آموزنده در مورد آنچه انجام می دهد.
- بر اساس فاکتورهای واجد شرایط آن صفحه، یک مخاطب هدفمند مجدد ایجاد کنید → آنها را تشویق کنید برای دانلود وایت پیپر آموزنده
- اگر مخاطبان آن اقدام را انجام دادند، آن را بیشتر تقسیم کنید → شروع به معرفی آنها کنید به یک پیشنهاد قوی تر (مانند نسخه آزمایشی یا آزمایشی، اگر تجربه کاربری آسانی باشد).
این سناریوی بسیار ساده احتمالاً باید شامل مراحل بیشتری برای گرم کردن کاربر با شما باشد. اما امیدواریم که این به شما درک کند که چرا پیام یا پیشنهاد شما باید هر بار متفاوت باشد.
مهمتر از آن: انتظار نداشته باشید که آنها به آخرین اقدام مورد نظر شما بروند!
در بستر مناسب به کاربر خود دسترسی پیدا کنید
ما درباره برچسب ها، مخاطبان و پیام رسانی برای هدف گیری مجدد تبلیغات بحث کرده ایم. اکنون زمان انتخاب پلت فرم مناسب است.
ما قبلاً فقط چند پلتفرم را لمس کردیم که می توانید آنها را مجدداً هدف گیری کنید. بنابراین، چون گزینه های بی شماری وجود دارد، آیا این بدان معناست که باید از همه گزینه های هدف گیری مجدد استفاده کنید؟
لازم نیست!
کلید شناسایی پلتفرم های هدف گیری مجدد، انجام تحقیق درباره مخاطبان است. از خود سوالاتی بپرسید مانند:
- جمعیت شناسی کلیدی مخاطبان من چیست؟
- مخاطبان من زمان خود را کجا می گذرانند؟
- آیا من عمدتاً اطلاعات کاربر تجاری یا اطلاعات شخصی را جمع آوری می کنم؟
- چه پیامی برای مخاطبانم می فرستم؟
در رفتار مخاطبان خود عمیق تر غوطه ور شوید تا بر تصمیم پلتفرم هدف گذاری مجدد خود تأثیر بگذارید.
برای مثال، اگر می خواهید از تصمیم گیرندگان تجاری حمایت کنید و ایمیل های کاری را جمع آوری کنید، ممکن است بخواهید LinkedIn یا Quora را به عنوان یک گزینه هدف گیری مجدد امتحان کنید.
پلتفرم های اجتماعی شخصی مانند فیس بوک یا اینستاگرام ممکن است بهترین گزینه شما نباشند.
پیام رسانی همچنین باید بر روی پلتفرم هدف گیری مجدد تأثیر بگذارد.
اگر می خواهید کسی را وادار کنید تا برای یک نسخه آزمایشی ثبت نام کند یا یک نسخه آزمایشی رایگان را شروع کند، ممکن است نخواهید از پلتفرم هایی استفاده کنید که بیشتر برای آگاهی استفاده می شوند، مانند YouTube.
نتیجه
در حالی که گزینه های هدف گیری مجدد از زمان شروع به طور چشمگیری تغییر کرده اند، فرض لزوماً تغییر نکرده است.
هدف گذاری مجدد و انتظارات کاربران از برند پیچیده تر شده است.
به روز نگه داشتن تغییرات صنعت و تأثیر آنها بر استراتژی هدف گیری مجدد شما در عصر امروز یک امر ضروری است.
از این نکات بالا برای کمک به تقویت استراتژی هدف گیری مجدد برای نرخ تبدیل و تجربه کاربری بهتر استفاده کنید.
منابع بیشتر:
تصویر ویژه: eamesBot/Shutterstock
منبع